رادمان جونرادمان جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

رادمان جون

اولین آرایشگاه رادمان خان

دیروز سه شنبه 93/3/6  روز مبعث پیامبر (ص) من وشما وپدرت رفتیم بیرون که اگه شد موهای شما رو کوتاه کنیم اولش خیلی خوب بودی با آقای آرایشگر ارتباط خوبی برقرار کردی ولی همین که دست به سرت زدند آرایشگاه گرفتی روی سرت به هیچ وجه آروم نمیشدی و به هر سختی بود موهاتو کوتاه کردند بعد از آرایشگاه هم چسبیده بودی به مامان و اگه جدات میکردم گریه میکردی بالاخره آرومت کردیم یه مقدار که شاد شدی برگشتیم خونه .   نمیذاشتی ازت عکس بگیریم اما خواستن ،توانستن است ،این عکس چند دقیقه بعد از کوتاهیه ...
8 خرداد 1393

اتفاقات خوب

روز هفتم بهمن ماه سالگرد ازدواج من وپدرت بود امسال تنها سالی بود که برای این روز خوب هیچ برنامه ریزی نکرده بودم ،تو دلم دایم خودم رو سرزنش میکردم که ای کاش امسال که رادمان عزیزم هم هست یه جشن میگرفتم وقتی پدرت اومد خونه یه جشن سه نفره شاد بدون تشریفات ترتیب دادیم ،وقت شام خوردن احساس کردم چیزی داخل دهانته خواستم که خارجش کنم متوجه شدم دندون درآوردی به پدرت گفتم فکر کنم خدا بهمون هدیه داده بالاخره کلی خوشحال شدیم وبه همه کسایی که منتظر بودند خبر دادیم،خدا روشکر 92/11/9 باحالت شنا شبیه جهیدن یا پرت کردن ،خودت رو به وسایلی که دوست داری میرسونی 92/11/11 برای اولین بار دنبال پدرت با روروئک رفتی و وقتی پدرت رفت بیرون وشما رو نبرد از ...
7 خرداد 1393

شروع 12 ماهگی رادمان خان

خدارو شکر پسر خوشگلم وارد 12 ماهگی شد (93/3/1 ). این ماه جشن 12 ماهگیت همزمان شد با تمام شدن بیماری دو هفته ایت چون همونجور که برات نوشته بودم شما خالخالی شده بودی بعد ازسه روز خیلی بد تب کردی و 3روز کامل تب داشتی خیلی روزهای بدی بود وخیلی به هممون سخت گذشت ،الهی مامان دورت بگرده خیلی سختی کشیدی و اصلا غذا نمیخوردی خیلی هم لاغر و بیحال شدی ،کارمون شده بود دکتر رفتن ودارو دادن به شما که خیلی سخت بود دقیقا دوهفته بیماربودی  خدارو شکر خیلی بهتری ولی هنوز سینه ات خس خس میکنه انشالله خیلی زود خوب بشی گل پسرم تازه وقتی خوب شدی همه کسایی رو که اون چند روز بالای سرت بیدار میموندن و مریض کردی اما عیبی نداره فقط شما خوب شو چون ما اصلا طاقت ب...
3 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمان جون می باشد